Alborz-01.png
alborz-popel.jpg
پدری که دختر 11 ساله اش را آتش زد فكر مي‌كردم در حال فيلم‌برداري هستيم
ارسال در: 1389/09/09-22:53
مرد ميانسالي كه 2 سال قبل دختر 11 ساله خود را به آتش كشيده بود، صبح امروز در دادگاه كيفري استان تهران محاكمه و مدعي شد كه به خاطر مصرف شيشه تصور كرده بود در حال فيلم‌برداري است.
ساعت 19 شب 21 آبان سال‌ 87، مأموران كلانتري 108 نواب از طريق مركز فوريت‌هاي پليسي 110 تهران از وقوع يك آتش‌سوزي عمدي باخبر شدند.

مأموران با حضور در محل حادثه واقع در حوالي خيابان ميمنت متوجه شدند يك خانه دو طبقه به آتش كشيده شده كه همسايه‌ها مدعي‌ هستند يك دختر 11 ساله درون آتش گرفتار شده است. با خاموش شدن آتش مأموران به داخل خانه رفته و با جسد دختر بچه 11 ساله روبه‌رو شدند.

همسايه‌ها مدعي شدند خانه توسط پدر اين دختر بچه به نام رضا 45 ساله كه كارمند بانك است به آتش كشيده شده و اين فرد پس از ايجاد حريق از منزل بيرون آمده است.

رضا دستگير و مدعي شد 4 سال قبل از همسرش جدا شده و هميشه بر سر چگونگي تربيت و نگهداري دخترش با وي درگيري داشته است.

وي مدعي شد عصر ‌روز حادثه به خانه پدر زن سابقم رفتم و سارا را براي يك شب به خانه آوردم سپس با مقداري نفت كه در طبقه بالاي خانه داشتيم تمام خانه را آغشته به نفت كردم. پس از آن‌كه بخشي از نفت را نيز به روي سارا ريختم، او را به آتش كشيدم و خود از درون خانه متواري شدم.

بعد از اينكه هيئت 9 نفره پزشكي جنون رضا را تأييد نكردند، قرار مجرميت وي به اتهام ارتكاب قتل عمدي، تخريب عمدي و ضرب و جرح همسر سابقش از سوي دادسراي جنايي تهران صادر و پرونده براي رسيدگي به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران ارجاع شد.

صبح امروز جلسه رسيدگي به اين پرونده در شعبه 71 دادگاه كيفري به رياست قاضي نورالله عزيزمحمدي برگزاز شد. سيدرضايي، نماينده دادستان با اشاره به مدارك موجود در پرونده، بزه انتسابي به متهم را محرز دانست و خواستار مجازات وي شد.

در ادامه جلسه مادر مقتول و همسر سابق متهم در جايگاه قرار گرفت و با درخواست اشد مجازات براي شوهر سابقش گفت: او قبل هم قصد كشتن دخترم با اسلحه را داشت. روز حادثه مادرم به من زنگ زد و گفت رضا، سارا را به زور با خود برده است.

وي ادامه داد: سارا به خواهرم پيامك زده و به او گفته بود كه پدرش قصد كشتن او را دارد. وقتي به خانه رسيدم، آنجا را به هم ريخته ديدم، خواستم سارا را با خود ببرم كه به من گفت پدر اينجا است؛ رضا وارد شد و با زور اسلحه مرا از خانه بيرون كرد.

* جلوي مأموران پليس، دخترم را آتش زد

مادر سارا گفت: با پليس تماس گرفتم و با تشريح موضوع از آنها خواستم براي خلع سلاح همسرم و نجات سارا نيروي ويژه بفرستند. بعد از 20 دقيقه پليس آمد و رضا در اين مدت تمام خانه و بدن سارا را به نفت آغاشته كرد؛ مأموران پليس وارد خانه شدند اما رضا آنها را به بيرون هل داد.

وي با بيان اينكه از مأموران پليس شكايت كرده است، گفت: آنها با وجود اينكه سلاح داشتند اما شوهرم آنها را بيرون كرد و مشعل را روي سارا انداخت و به بيرون از خانه دويد.

مادر سارا با بيان اينكه دخترم از ترس پدرش حتي جرأت جيغ زدن هم نداشت، گفت: وقتي داخل خانه رفتم، سارا در حال سوختن بود؛ به سمت خمن دويد و او را بغل كردم؛ اما در دستان من جان داد. وقتي مأموران اورژانس آمدند گفتند قلب سارا از شدت ترس تركيده است.

وي افزود: رضا با برنامه دست به چنين كاري زد و حتي آب را قطع و شير گاز را باز گذاشته بود تا از سرانجام كارش مطمئن شود. او از يك ماه قبل تصميم به قتل گرفته بود. من فكر مي‌كردم سارا را با اسلحه بكشد اما به فجيع‌‌ترين شكل ممكن اين كار را كرد.

* قاتل: براي راحتي سارا او را كشتم

در ادامه جلسه محاكمه، متهم به قتل در جايگاه ايستاد و در بيان انگيزه خود از ارتكاب قتل گفت: قصدم از بين بردن سارا نبود و فقط مي‌خواستم او را نجات بدهم. در توهم شيشه بودم و فكر مي‌كردم عده‌اي از من فيلم‌برداري مي‌كنند.

وي با بيان اينكه انگيزه من از اين كار، حفظ آبروي خود و دخترم بود، گفت: 3 ماه بود كه از سوي حراست بانك به خاطر مصرف موادمخدر تحت نظر بودم، آنها فكر مي‌كردند من قاچاقچي هستم. روزها فكر مي‌كردم كه در همه لحظه‌ها آن‌ها از من فيلم‌برداري مي‌كنند.

رضا در پاسخ به اينكه منظورت از حفظ آبرو چيست، گفت: فكر مي‌كردم آنها از مسائل خصوصي ما و همچنين شيشه كشيدن من فيلم‌برداري مي‌كنند؛ به همين دليل او را كشتم تا از اين موضوع راحت شود.

وي در تشريح نحوه قتل دخترش گفت: بعد از اينكه سارا را از خانه مادربزرگش آوردم،‌قصد داشتم با اسلحه او را بزنم اما متوجه شدم كه اسلحه، گلنگدن ندارد. به همين دليل به پشت‌بام رفتم و چند ليتر نفتي را كه داشتم برداشتم و آن را در جاهاي مختلف خانه و روي سر سارا ريختم.

متهم به قتل گفت: همچنان تصور مي‌كردم كه كه در حال فيلم‌برداري هستند. از سارا هم خواستم جيغ بزند تا دوربين‌ها را جمع كنند اما فايده نداشت. به مادر سارا كه قبل از ريختن بنزين او را از خانه بيرون كردم، گفتم لحظات آخر است،‌ بيا او را نجات بده ولي او نيامد.

وي افزود: شعله بخاري را زياد كردم، مأموران پليس وارد خانه شدند و آنها را هل دادم و فرار كردم. منتظر بودم كه عوامل پشت صحنه سارا را نجات دهند اما اينگونه نشد.

رضا گفت: هنوز هم در زندان تصور مي‌كنم تحت نظر دوربين‌ها هستم و آنها مرا كنترل مي‌كنند.

در ادامه جلسه دادگاه، دايي سارا هم كه در صحنه بود، درباره حادثه گفت: به خاطر درگيري قبلي با رضا، صبر كردم تا پليس وارد عمل شود اما رضا آنها را بيرون كرد و خانه را آتش زد. وقتي وارد خانه شدم، دو دست خواهرم در حال سوختن بود اما او كه شوكه شده بود فقط در حال نگاه كردن به بدن سارا بود. فقط توانستم او را از خانه خارج كنم تا كشته نشود.

وي افزود: از مأموران پليس حاضر در صحنه شكايت كرديم اما به نتيجه نرسيد.

رضا دوباره در جايگاه قرار گرفت و در بيان آخرين دفاع گفت: هيچ انگيزه‌اي براي كشتن دخترم نداشتم و فقط مي‌خواستم او را حفظ كنم.

قاضي عزيزمحمدي ختم جلسه را اعلام و صدور حكم را به بعد از مشورت با مستشاران دادگاه، موكول كرد
منبع :فارس
نظرات ارسالی:
 
مشارکت در بحث:
نام:
ایمیل:
متن پیام:
کد امنیتی:


درباره ما
جستجو
پیوندها
عضویت
ورود


RSS
آب و هوا



تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال خبری البرز می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
البرز به هیچ ارگان ،دسته ، حذب و گروهی وابسته نیست

Copyright alborznews©2010 . All Rights Reserved