Alborz-01.png
alborz-popel.jpg
اعترافات تکاندهنده شكنجه‌گران خانه وحشت
ارسال در: 1389/07/23-19:47
در یکی از نيمه شبهای تهران مسئولان بيمارستان فجر در خيابان پيروزي، متوجه پيكر مرد جواني شدند كه مقابل بيمارستان رها شده است

با انتقال مرد جوان به داخل بيمارستان كه مشخص بود به شدت مورد شكنجه و آزار و اذيت قرار گرفته است، پزشكان بيمارستان بعد از معاينه وي متوجه شدند حداقل 6 ساعت از مرگ او گذشته است.

به دليل اينكه هيچ مدرك هويتي همراه جسد نبود، جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت تا خانواده وي معلوم شوند. مدتي از كشف جسد گذشته بود كه خانواده اين مرد با حضور در پزشكي قانوني، هويت را تأييد كردند.

آنها مدعي بودند كه فرزندشان به نام حميد، جدا از آنها زندگي مي كرده است و به همين دليل تا مدت‌ها از نبود او نگران نشده‌اند. اما وقتي متوجه شدند كه غيبت او نگران‌كننده است، به تعقيب دوستانش كه با او زندگي مي‌كردند پرداختند اما در خانه وي با ديوارهاي خوني روبرو شده‌اند.

با مشخص شدن هويت افرادي كه با حميد زندگي مي‌كردند، تحقيقات پليس براي دستگيري آنها آغاز شد و در تير ماه سال گذشته،‌ سه متهم اين پرونده دستگير شدند.

متهمان اين پرونده كه 2 مرد و 2 زن بودند در تحقيقات به ارتكاب قتل حميد با انگيزه اختلاف مالي و ناموسي به وسيله شكنجه كردن 3 ماهه او اعتراف كردند. قرار مجرميت متهمان در دادسراي جنايي تهران صادر و پرونده براي رسيدگي به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد.

صبح امروز، جلسه رسيدگي به اين پرونده در شعبه 71 دادگاه كيفري و به رياست قاضي نورالله عزيزمحمدي برگزار شد.

علي عطار، نماينده دادستان در تشريح كيفرخواست صادره گفت: متهمان اين پرونده:

1- مهيار متهم به مشاركت در قتل عمدي، حبس توأم با شكنجه و توزيع مواد روانگردان و مخدر
2- حامد متهم به مشاركت در قتل عمدي، حبس توأم با شكنجه و توزيع مواد روانگردان و مخدر
3-ساناز متهم به مشاركت در قتل عمدي، حبس توأم با شكنجه

اين متهمان در تحقيقات به وارد كردن ضربات متعدد منجر به قتل به مقتول اقرار كردند. هر سه متهم اين پرونده داراي سابقه كيفري هستند و خواستار مجازات متهمان بر اساس قانون هستم.

بعد از قرائت كيفرخواست توسط نماينده دادستان، اولياي‌دم در جايگاه قرار گرفتند و خواستار قصاص متهمان شدند.

در ادامه جلسه، ساناز در جايگاه قرار گرفت و با بيان اينكه هيچ‌كدام از اتهامات را قبول ندارد، گفت: مدت كوتاهي بود كه با حامد دوست شده بودم كه از من خواست به خانه حميد برويم؛ وقتي به آنجا رفتيم، مهيار و همسرش هم آنجا بودند.

وي افزود: اولين اختلاف مقتول با حامد و مهيار بر سر طلب 5 ميليوني حامد از حميد بود و چون مهيار هم از حامد طلب داشت، پاي او هم به اين قضيه باز شد. آنها ابتدا تصميم گرفتند با بستن دست و پاي او، طلبشان را وصول كنند. يك روز حامد از خانه براي فروش موادمخدر خارج شد و زماني كه به خانه برگشت،‌ مدعي شد كه حميد مبلغ 200 ميليون تومان كلاهبرداري كرده است و آنها هم براي سهيم شدن در اين كلاهبرداري شروع به ضرب و شتم او كردند.

متهم افزود: مهيار شيشه مصرف مي‌كرد و تصور مي‌كرد كه حميد به همسر او چشم داشته و از او فيلم و عكس در اختيار دارد؛ به همين دليل او را به شدت كتك مي‌زد، اما حميد هميشه منكر اين موضوع مي شد.

وي با بيان اينكه يكي از روزهايي كه حامد براي فروش موادمخدر از خانه خارج شده بود، دستگير شد ، افزود: چند روز بعد از آن، مهيار، حميد را از حمامي كه در آن حبس بود بيرون آورد و به اتاق برد؛ من تلاش كردم حميد را از طريق بالكن نجات بدهم اما او به داخل حيات سقوط كرد و مهيار من را هم به همراه او در حمام حبس كرد.

شكنجه با شوكر ، آب جوش ، روغن داغ و چاقو

ساناز با بيان اينكه بيش از يك ماه در حمام محبوس بوده است، درباره نحوه شكنجه دادن حميد توسط متهمان گفت: آنها، حميد را به وسيله گاز اشك‌آور، شوكر،‌ ريختن آب جوش و روغن داغ روي بدنش و زخمي كردن با چاقو شكنجه مي‌كردند. آنها هر 3 روز يك بار به ما غذا مي‌دادند و شير آب را هم كنده بودند تا ما نتوانيم آب بخوريم.

وي گفت: شب آخر، مهيار به خاطر فيلم دروغي كه تصور مي‌كرد من با همدستي حميد از همسرش گرفته‌ام، مرا به حمام انداخت ولي وقتي وارد حمام شدم متوجه شدم، حميد نفس نمي‌كشد. به كمك همسر مهيار جسد را بيرون آورديم اما مهيار نمي‌خواست قبول كند كه حميد كشته شده است، به همين دليل از من خواست به او آمپول بزنم. جلسه‌اي سه نفره بين حامد، مهيار و همسرش برگزار شد و بعد از اينكه مهيار و همسرش حدود يك ساعت از خانه خارج شدند تصميم گرفتند بعد از پوشاندن لباس به حميد،‌ او را مقابل بيمارستان فجر رها كنند. مرا هم با زنجير و طناب بستند و زير مبل رها كردند.آنها به خانه برگشتند و مهيار مرا مجبور كرد در دفتر خاطرات مطالبي بنويسم كه اينگونه تداعي شود حميد فوت كرده است؛ مهيار به شكنجه كردن علاقه داشت تا جايي كه حامد را هم بعد از قتل شكنجه كرد. بعد از دستگيري هم به من پيغام داد اگر قتل را گردن نگيرم خواهرم را خواهد كشت.

ساناز در پايان گفت: مهيار سر دسته باند توزيع موادمخدر بود و حميد و حامد هم براي او كار مي‌كردند.

بعد از ساناز، نوبت به مهيار رسيد و با رد كردن نقش خود در قتل گفت: حميد تا آخرين لحظه ورود ساناز به حمام زنده بود و ساناز بود كه با لگد او را به قتل رساند.

وي با بيان اينكه تمام اظهارات ساناز دروغ بود، گفت: حميد در خانه محبوس نبود و چند روز قبل از مرگش با موتور من از خانه خارج شد. اظهارات قبلي خود را قبول دارم كه حميد، ساناز و همسر خود را مي‌زدم اما نه تمام 3 ماه، بلكه فقط 10 روز آخر. با مشت و لگد و چاقو او را مي‌زدم.

مهيار با پذيرفتن اينكه با چاقو و ريختن آب جوش و روغن داغ،‌ حميد را مورد شكنجه قرار داده است، گفت: اما من او را طوري شكنجه نكردم كه باعث مرگش بشود. تمام اظهارات ساناز دروغ است، او، من و حامد را به كتك زدن حميد تحريك مي‌كرد. ادعاي او درباره فراري دادن حميد هم دروغ است چرا كه كليد خانه در اختيارش بود و با موبايل هم مي‌توانست به پليس خبر بدهد.

متأسفم وكالت اين پرونده را به من واگذار كردند

بعد از اظهارات متهم، وكيل تسخيري وي در جايگاه قرار گرفت و با بيان اينكه متأسفم كه وكالت اين پرونده را پذيرفتم ،‌ گفت: اما به هر حال اين افراد هم قرباني فقر فرهنگي و آلودگي جامعه شده‌اند و قدرت داشتن اراده سالم را ندارند.

در ادامه جلسه، حامد، ديگر متهم پرونده در جايگاه قرار گرفت و او هم مانند ديگر متهمان منكر دخالت در قتل شد و در تشريح حادثه گفت: من اصلا او را نزدم و چاقوها را هم مهيار به او مي‌زد.

وي كه به شدت ترس از مهيار در چهره‌اش نمايان بود، مدعي شد كه چند روز بعد از حبس حميد،‌ به زندان رفته و تا 10 روز قبل از مرگ او در زندان بوده است. او معتقد بود، مهيار حميد را به خاطر مسايل ناموسي شكنجه كرده است، نه مسايل مالي.

در اين لحظه، ‌ساناز به دستور قاضي بلند شد و گفت: حامد تمام اتفاقات آن مدت را مي‌داند ولي به خاطر ترس از مهيار تاكنون حرفي را نزده است.

حامد كه به وضوح از حضور مهيار در دادگاه هراس داشت، بعد از اينكه به دستور قاضي،‌ مهيار را از دادگاه خارج كردند، موضوع شكنجه كردن حميد توسط مهيار به وسيله آب جوش و روغن داد را بازگو كرد.

بعد از اظهارات حامد، مهين، همسر مهيار كه در ابتدا جزو متهمان پرونده بود اما به دستور بازپرس قرار منع تعقيب او صادر شد، در جايگاه قرار گرفت و گفت: ابتداي درگيري مهيار و حامد با حميد بر سر اختلاف مالي بود و آنها خواستند از او زهرچشم بگيرند. يك روز به همرا ساناز در حال مصرف موادمخدر بوديم كه حميد پنهاني از ما فيلم گرفت. اما هرچه به او اصرار كرديم فيلم را نداد و از ما خواست به خواسته‌هاي شيطاني او تن بدهم. در نهايت مجبور شدم موضوع را به مهيار بگويم.

مرجان باز هم در جايگاه قرار گرفت و گفت: تمام اظهارات مهين دروغ است؛ تمام اين مدت حميد در حمام محبوس بود و نمي‌توانست از آنجا خارج شود. مهين هم از ترس مهيار حرف نمي زند.

مهين در ادامه اظهاراتش در پاسخ به سؤال قاضي كه چطور حميد را مي‌زدند كه همسايه‌ها صدايش را نمي‌شنيدند، گفت: موقع شكنجه كردن،‌ صداي ضبط را زياد مي‌كرديم و همچنين پنجره‌ها و ديوارها را با پتو را مي‌پوشانديم تا صدا بيرون نرود. با شلنگ، مشت‌ولگد، چاقو، آب جوش و روغن داغ او را شكنجه مي‌كردند.

مهين مدعي شد به دستور مهيار از اعتراف دروغين ساناز فيلمبرداي كرده است اما فيلم از گوشي او خالي شده بود؛ به همين دليل مهيار به ساناز شك كرد و او را به زور گاز اشك‌آور به حمام انداخت.

اين اظهارات مهين در حالي بود كه به محض ورود مهيار به دادگاه، مهين حرفش را عوض كرد و مدعي شد متوجه نشده است چه كسي به صورت ساناز گاز اشك‌آور زده است.

بعد از اظهارات مهين، هر سه متهم پرونده در جايگاه قرار گرفتند و در بيان آخرين دفاعيات خود، اتهامات انتسابي را انكار كردند.

قاضي عزيزمحمدي ختم جلسه را اعلام و صدور حكم را به بعد از مشورت با مستشاران دادگاه (بردبار، آروين، سري و واعظي) موكول كرد.


منبع :جام جم آنلاین
نظرات ارسالی:
 
Niku
1389/07/24   12:27:00 PM
دام از وحشت زندان سكندر بكرفت رخت بر بندم و تا ملك سليمان بروم. اخ جقدر دل ادم ميكيره ...... ديكه نميخوام بدونم اين جور خبرها رو.....

مشارکت در بحث:
نام:
ایمیل:
متن پیام:
کد امنیتی:


درباره ما
جستجو
پیوندها
عضویت
ورود


RSS
آب و هوا



تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال خبری البرز می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
البرز به هیچ ارگان ،دسته ، حذب و گروهی وابسته نیست

Copyright alborznews©2010 . All Rights Reserved