صفحه نخست
آگهی های رایگان
ثبت نام
ورود و ارسال آگهی
درباره ما
پیوند ها
مترجم آنلاین
آب و هوا
جستجو
RSS
استان البرز
اجتماعی
سیاسی
اقتصادی
ورزش
فرهنگ و هنر
علمی
حوادث
بهداشت و درمان
سنجش و آموزش
گالری عکس
واکاوی
حادثه
پلاسکو
در
جلسه
علنی
شورای
شهر
ارسال در:
1395/11/18-09:48
مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت و گوها و ... به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.
گروه اطلاع رسانی ایرنا در گزارش پیش رو تلاش کرده است با رصد روزنامه های صبح دوشنبه ایران، مهمترین محورهای اجتماعی- فرهنگی روزنامه ها را بازتاب دهد.
** نشست بررسی پلاسکو بر مدار بررسی و ریشه یابی
پیگیری حادثه پلاسکو پس از گذشت نزدیک به سه هفته از وقوع آن رویداد همچنان ادامه دارد. موضوعی که در جلسه علنی شورای شهر نیز مطرح شد و در کانون توجه رسانه ها قرار گرفت و روزنامه های امروز در گزارش ها و یادداشت هایی به آن پرداختند.
روزنامه «اعتماد» در سرمقاله ای با عنوان «ناکارآمدی نظارت در شورا»، نوشت: سه سال و نوزده روز از حادثه تلخ آتشسوزی در خیابان جمهوری میگذرد و ما هنوز اندر خم همان خیابان و اینبار داغدار حادثه پلاسکو هستیم. اگر درباره پلاسکو میپرسیم، برای حقیقتیابی است تا تقصیرها و قصورها مشخص شود و از اتفاقات بعدی پیشگیری به عمل آید.
در ادامه این سرمقاله که به قلم احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران به چاپ رسید، می خوانیم: هرچند در انجام این امور امکان نظارت بر عملکرد مدیریت شهری چندان فراهم نیست. جلسه دیروز از نمونههای خوب رفتار نظارتی شورا بود که دستاوردی جز عذرخواهی برخی از اعضا از شهروندان به خاطر حادثه دلخراش پلاسکو و پیشنهاد اهدای مدال به شهرداری بهدلیل مدیریت همان فاجعه از سوی برخی دیگر از اعضا نداشت.
روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «رمزگشایی ناتمام»، می نویسد: محمد باقر قالیباف، شهردار تهران، 3 هفته بعد از وقوع فاجعه پلاسکو، در یکشنبه تاریخی و در جلسه علنی شورای شهر تهران رو در روی اعضای شورا قرار گرفت تا پس از چند روز تأخیر، پاسخگوی انتقادات و گلایههای بهشتنشینها باشد. اما گزارش او با کمی حذف و اضافه شبیه همان نطقی بود که چند روز پیش در مجلس ارائه کرد و اگرچه بلند بالا بود، اما نتوانست، افکار عمومی و نمایندگان مجلس را قانع کند.
در ادامه این گزارش آمده است: وی با بیان اینکه در سال 93 دولت بر اساس اصل 138 قانون اساسی مصوبهای با امضای معاون اول داشته است که بر اساس آن همه دستگاههای مقرر ملزم به اجرای اقدامات مربوط به آتشنشانی و ایمنی شدهاند، گفت: این ابلاغیه بعد از حادثه جمهوری بوده است. در ماده 3 این قانون آمده است که گزارشهای سازمان و واحدهای آتشنشانی کشور درباره کارگاههای ناایمن شهری در اولویت کار بازرسی وزارت کار باید قرار گیرد.
روزنامه «شهروند» در گزارشی با عنوان «آتش پلاسکو در شورا»، نوشت: جلسه شورا شلوغ تر از همیشه بود و نزدیک به ٨ساعت زمان برد. شهردار تهران سرانجام بعد از ١٨روز به شورا آمد تا درباره تلخترین حادثه زمستانی پایتخت به یک دستگاه نظارتی گزارش دهد، اما نتیجه این جلسه طولانی خیلیها را قانع نکرد.
در ادامه این گزارش که به قلم نیره خادمی نگاشته شد، می خوانیم: شهردار تهران در نهایت اینطور عذرخواهی خود را مطرح کرد: «شرمنده مردم هستم که نتوانستم جانم را در راه خدمت به آنها بدهم اما در بحث حرف غیرکارشناسی که جریانی سیاسی در پس آن است و باجدادن به دشمنان ضدانقلاب میشود، تا آخر ایستادهام و میخواهم که برای مردم جان خودم را فدا کنم.» جلسه با همین حرفهای شهردار به پایان رسید اما بیشتر اعضای شورا از حرفها قانع نشدند.
روزنامه «ستاره صبح» در یادداشتی با عنوان «مسئولیت پلاسکو با کیست؟»، نوشت: حادثه پلاسکو یکی از مسائلی است که ما را یاد حادثههای مشابهی که در سالهای گذشته افتاده است میاندازد. حادثههایی که برای رفع برخی از آنها گاهی میبایست هزینهها و اتفاقات تلخی رقم میخورد تا مسئولان به فکر مرتفع نمودن آن افتاده و مشکل را حل نمایند. تا زمانیکه یک زلزله خطرناک در شهر زلزلهخیزی مانند بم، اتفاق نیفتاد، مسئولان به نوسازی و ایمنسازی آن نپرداختند و… یکی از نمونههای دردناک و ناراحت کننده، بیتفاوتی مسئولان نسبت به پیشگیری حوادث محتمل و فاجعهبار، وقوع آتشسوزی و تخریب ساختمان قدیمی و غیرایمن پلاسکو، و شهادت تعدادی از آتشنشانان شجاع و ایثارگر است که روز 30 دی ماه در تهران اتفاق افتاد.
در این یادداشت می خوانیم: بحث بر سر متهمسازی افراد نیست، بلکه موضوع، پیشگیری از حوادثی مشابه آتشسوزی پلاسکو است. این روزها که انتشار اطلاعیه برای همدردی با خانوادههای آتشنشانان بر تمام رسانههاست آیا مسئولان به فکر آتشهای احتمالی دیگر ساختمانهایی چون پلاسکو در دل خیابانهای تهران هستند؟!
** انسان مهمترین عامل تخریب محیط زیست
بلند مرتبه سازی، دستکاری های انسانی و آلوده سازی از جمله اقدام های انسانی است که به دلیل سودجویی و منافع طلبی برخی از افراد به تخریب زیست بوم می انجامد. نکته مهمی که روزنامه های امروز در گزارش ها و یادداشت هایی به آن پرداختند.
روزنامه «آرمان» در گفت وگویی با عنوان «بلندمرتبه سازی را رها کنیم»، نوشت: بلندمرتبهسازی از سازو کارهای ویژه برخوردار است. در کشورهای پیشرفته اقدامات برای بلندمرتبهسازی در کنار ساخت فضای سبز و تفریحی انجام میشود. هم اکنون در اغلب نقاط دنیا بلندمرتبهسازی فرهنگ مورد استقبال عموم است. در کشورهای پیشرفته با ایجاد ساختمانهای بلندمرتبه به نسبت فضاهایی مطابق با نیاز منطقه و جمعیت ساکن در آن محدود تشکیل میشود.
محمدرضا بادامچی نماینده تهران در مجلس در گفت وگو با آرمان می گوید: در اغلب کشورهای دنیا بلندمرتبهسازی از اصول کارشناسی و حرفهای برخوردار است. در دیگر کشورها ساختوسازها با ایجاد تمهیدات برای جلوگیری از بروز آلودگیهای صوتی، ایجاد فضای سبز و... همراه است. هماکنون در کلانشهر تهران شاهد ساخت ساختمانهای سر به فلک کشیده بدون در نظر گرفتن اصول شهرسازی هستیم. از سوی دیگر در مناطق جنوب شهر تهران فضاهای متروکه مشاهده میشود. در این مناطق زیرساختها برای ساختوساز ساختمانهای بلندمرتبه فراهم است، اما هرگونه اقدام بلندمرتبهسازی باید با در نظر گرفتن فضای سبز و دیگر اولویتها انجام شود. در اصل بلندمرتبهسازی از گسترش سطحی شهر جلوگیری میکند.
روزنامه «آرمان» در یادداشتی با عنوان «خطرناکشدن بارش ها با دستکاری انسانی»، می نویسد: در گذشته تخریب طبیعت به صورت محلی، نقطهای و لکهای بود، اما امروزه تخریبها اکوسیستمی و زیستگاهی شده است. به عبارت دیگر کل موجودیت یک عرصه یا اکوسیستم طبیعی تخریب میشوند. برای مثال تخریب جنگلهای هیرکانی به همین صورت است.
محمدرضا فاطمی کارشناس محیط زیست در این یادداشت نوشت: اکوسیستم جنگل هیرکانی از گرکان تا ارسباران در آذربایجان امتداد دارد. از سوی دیگر، تخریب و خرابکاری ما در کشور به حدی است که اکنون کل اکوسیستم جنگلی را به طول هزار کیلومتر تخریب میکنیم. این تخریبها همه جانبه و بدون بازگشت هستند، یعنی وقتی طبیعت از بین میرود تمام ویژگیها و ارزشهایش نیز از بین میرود.
روزنامه «ستاره صبح» در گزارشی با عنوان «تاثیر مخرب بلندمرتبهسازی بر آلودگی هوا»، می نویسد: تاثیر بلندمرتبهسازی بر کیفیت هوای کلانشهرها و تشدید آلودگی هوا موضوعی است که به محل اختلاف نظر دستگاهها و نهادهای مختلف کشور به ویژه دولت و شهرداری تبدیل شده است و در حالیکه دولت از جمله سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت راه و شهرسازی به تاثیر ساختمانهای بلند در آلودگی هوا تاکید دارند، شهرداری تهران و شرکت کنترل کیفیت هوا این ادعا را غیرعلمی دانسته و معتقد است؛ اگرچه ساختمانسازیهای بلند حواشی اطراف خود را تحت تأثیر قرار میدهد و الگوی باد اعم از سرعت و شدت باد را تغییر میدهد اما این تاثیرگذاریها در محدوده اطراف ساختمانهاست و با قاطعیت میگویند بلندمرتبهسازیها ربطی به موضوع آلودگی تهران ندارد.
در ادامه این گزارش آمده است: داود پرهیزکار رئیس سازمان هواشناسی کشور با تاکید بر تاثیر منفی ساختمانهای بلندمرتبه در تهویه هوای شهری، گفت: تحقیقات نشان میدهد ساختمانها در آلودگی هوا تاثیر دارند، بنابراین در کلانشهرها باید قبل از هر نوع بلندمرتبهسازی مطالعات گردشهای جوی در سطح شهر انجام شود. این در حالی است که شهرداری تهران به کمک دولتی ها و شبه دولتی ها در سالهای اخیر با اجازه ساخت و ساز در غرب و شرق و شمال تهران در عمل راه عبور هوا و جابجایی آن را مسدود کرده است.
روزنامه «جهان اقتصاد» در یادداشتی با عنوان «هزینه تخریب محیط زیست»، نوشت: پنج دهه پیش یک فرد عاشق ماهیگیری میتوانست در خور موسی واقع در منطقه بندر ماهشهر بهسادگی به مراد دل خود برسد. اما اهالی همین شهر امروز بدنبال ماهی و میگوی سالم در شهرها و مناطق دیگر میگردند. چهار دهه پیش زمانی که طرحهای خیلی بزرگ فولاد را در مرکز و یا ساخت کارخانه کاغذ در شمال کشور را اجرا میکردند از خطرات زیست محیطی آنها میگفتید، بسیار محتمل بود که به شما خیل بیکاران منطقه یادآوری شود. یا اگر به مدیران نفتی در جنوب اثرات سوختن ثروت ملی گازهای همراه در مناطق مختلف جنوب را فقط نجوا میکردی، یا فورا از برنامههای بلندمدت و معدود پروژههایی چون آماک با شما صحبت میکردند و یا از لزوم ایجاد اشتغال در آن نواحی. تجربه تخریب گسترده محیط زیست، تجربهای است فراگیر. نیاز نیست که عمر ایرانی نزدیک به شصت باشد که زیست بوم زیبا و خاطره انگیز جایجای کشور را بیاد آورده و افسوسی برای حال بعضی از آنها نخورد.
در ادامه این یادداشت که به قلم غلامرضا رحیمی کارشناس مدیریت پروژه نوشته شد، می خوانیم: خوشبختانه امروز با وجود مقررات، طرحهای عمرانی ناچارند که از فیلترهای ارزیابی زیست محیطی عبور کنند، اما اگر قدرتِکمِ مدیران زیست محیطی را در مقابل فشارِ اشتغال بهنظر بیاوریم، متوجه دست پایین آنها میشویم. چند دهه پیش، در بسیاری مواقع ملاحظات زیست محیطی امری لوکس تلقی شده و اگر به مدیران هزینههای آسیبهای محیط زیستی طرح نیز یادآوری میشد، یا این آسیب را قابل جبران دانسته و یا از اساس در مقابل توسعه و اشتغال کم اهمیت تلقی میکردند. البته نابودی برخی شغلهای سنتی خود بهترین گواه نتیجه این برداشت است.
** برنامه های اقتصادی هدفمند بستر ساز بهبود معیشت و فقرزدایی
مقوله فقر و مشکلات معیشتی همواره متفکران را به اندیشه برای حل این معضل اقتصادی- اجتماعی واداشته است. موضوعی که می توان با طرح برنامه های هدفمند و کارشناسانه تا حدی به رفع آن اقدام کرد. اهمیت این موضوع سبب شد که روزنامه های امروز با انتشار گزارش ها و یادداشت هایی به بررسی آن بپردازند.
روزنامه «وقایع اتفاقیه» در گزارشی با عنوان «رد تازیانه روی گرده «آقدره»»، نوشت: هرسال نزدیک زمستان که میشد، «رقیه» دست و دلش میلرزید، مبادا «کاکرضا» خانهنشین شود. با همین دلهرهها مینشست پای دار قالی رجهای ناکوک میزد. کابوس هر شبش شده بود بیکاری رضا؛ تا صبح «ورد» میخواند و دعا میکرد نکند فردا رضا با لب و لوچه آویزان و کت رنگ و رو رفتهاش در خانه را باز کند و بگوید «دیدی خوابهایت تعبیر شد. دیدی جوابمان کردند؟... .»
در ادامه این گزارش که به قلم لیلا رزاقی به چاپ رسید، می خوانیم: میگفت اینجا خواب هیچ زنی چپ نیست! انگار که خواب را زندگی کرده باشی، روز و شبت به هم دوخته شده... پدرش قبلترها در گوشش خوانده بود عروس آقدرهایها که بشوی، نانت در روغن است... این پسر (رضا) جربزه دارد؛ اهل کار است. معدن طلا هم که کارش تمامی ندارد... روی گنج نشستهای دختر جان!
روزنامه «شرق» در یادداشتی با عنوان «فقر، کولبری و احتضار فضیلت»، آورد: مردانی میانسال و حتی ٧٠ساله با بار سنگینی بر دوش و کمر؛ تلاشی طاقتفرسا برای تأمین لقمهنانی خشک؛ بار سنگینی را در مسیرهای صعبالعبور کوههای کردستان، در گرمای سوزان تابستان و سرمای یخبندان زمستان، بهدوشکشیدن. گاهی از پایدرآمدن و زیر بارسنگین، کمرخمکردن و برزمینافتادن و با کمک همقطاران، دوباره ایستادن و بهراهافتادن. در نهایت مرگ و رهایی از اینهمه رنج و محنت.
در ادامه این گزارش که به قلم علی دینیترکمانی استادیار موسسه مطالعات بازرگانی به چاپ رسید، آمده است: صحنههایی آشنا و مکرر و باورنکردنی در این دوره تاریخی؛ در این اقتصاد خوابیده بر دریای نفت و گاز و سایر منابع؛ اما هست و باید باور کرد. اشکالی متفاوت با مضمون و محتوایی مشترک. وجه اشتراک، دستوپنجه نرمکردن بخشی از هموطنانمان با فقر و گرسنگی و تندادن به اعمالی باورنکردنی مانند بهکول کشیدن باری سنگین برای نجات از گرسنگی است.
روزنامه «همشهری» در گزارشی با عنوان «حداقل معیشت؛ گمشده تعیین دستمزد کارگری»، نوشت: تقریبا 10 سال است که کسی رسما حرفی از رقم خط فقر نمیزند و در این میان ارقام متفاوتی نیز که گهگاه از سوی برخی افراد و تشکلها بر مبنای تعریفهایی مانند خط فقر مطلق، خط فقر نسبی یا خط گرسنگی، اعلام میشود آنچنان سندیتی ندارد که جای خالی آمار رسمی را پر کند.
در ادامه این گزارش آمده است: از دیگر سو در ماههای پایانی هر سال، زمانی که جلسات کارگروه تخصصی تعیین مزد آغاز بهکار میکند، نمایندگان تشکلهای کارگری نیز با استناد به بند 2ماده 41 قانون کار، پای سبد معیشتی کارگران یا همان تعیین حداقل هزینه معیشت کارگری را به میان میکشند که عملا مفهوم دیگر آن خط فقر است.
روزنامه «خراسان» در سرمقاله ای با عنوان «معیشت، یکی از مولفه های عبور از «پیچ تاریخی»»، می نویسد: یکی از الزامات عبور از این پیچ تاریخی، تحکیم مبانی قدرت جمهوری اسلامی است. جایی که ما در عرصه های قدرت نرم و سخت طی 38 سال اخیر رشد های شگرفی داشتیم که ایران را به جایگاه برتر بسیاری از حوزه های علم و تکنولوژی های مختلف رسانده است، با این حال همچنان مردم با معضلات و مشکلات جدی مواجه هستند.
در ادامه این سرمقاله می نویسد: اگر نگاه کلان باشد، عمیقا به این درک می رسیم که تا وقتی نظام بانکی سالم و قدرتمند نباشد، تولید ثروت با قدرت شکل نمی گیرد تا بتوانیم از مولفه ها و عوامل قدرت افزای خود در منطقه و جهان دست کم حمایت مالی کنیم. در این نگاه بدون شک برنامه های اقتصادی ما و مشکلات معیشتی مردم جزئی از مولفه های قدرت جمهوری اسلامی است؛ چه بسا حتی در شرایط کنونی یکی از اصلی ترین مولفه ها است. کشوری که سرمایه های هنگفت معدنی و طبیعی و زیرساخت های کلان تولید و رونق را دارد و بسیاری از کارگاه های تولیدی آن صرفا به دلیل عدم مدیریت منابع مالی در بانک ها یا سیاست گذاری های ضعیف اقتصادی تعطیل شده یا با کاهش تولید مواجه است، نیاز به سیاست های حمایتی جدی و عملی دارد تا بتواند به چرخه تولید بازگردد. مردمی که سال ها پای آرمان های خود مقاومت کرده اند و می کنند، برای رونق تولید، زندگی و بهبود معیشت شان نیاز به سیاست هایی دارند که پاسخ آن در توجه و تمرکز بر توان داخلی و اعتماد به سرمایه های ایرانی نهفته است.
* گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: سیده مریم سیدان**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
منبع :خبرگزاری ایرنا
نظرات ارسالی:
مشارکت در بحث:
نام:
ایمیل:
متن پیام:
کد امنیتی:
درباره ما
جستجو
پیوندها
عضویت
ورود
RSS
آب و هوا
تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال خبری البرز می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
البرز به هیچ ارگان ،دسته ، حذب و گروهی وابسته نیست
Copyright alborznews©2010 . All Rights Reserved
آمار