به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، زوج جواني با حضور در مجتمع قضايي خانواده، درخواست طلاق توافقي خود را به قاضي عموزادي رئيس شعبه 268 اين مجتمع ارائه كردند.
زن جوان با بيان اينكه تنها 2 ماه است كه به عقد شوهرش درآمده،‌ گفت: حدود 3 ماه قبل، با اتوبوس در حال بازگشتن به خانه بودم كه متوجه شدم زن ميانسالي مرا تحت نظر گرفته است.
وي افزود: مدت كوتاهي گذشت و زن ميانسال در كنار من نشست و شروع به صحبت كردن با من شد و سؤالاتي درباره من پرسيد كه من هم تا حدودي به او جواب دادم.
زن جوان ادامه داد: زن ميانسال ظاهري موجه داشت و بسيار متين و دلنشين صحبت مي‌كرد و بعد از اينكه خواستم از اتوبوس پياده شوم، از من خواست شماره تلفن خانه را به او بدهم تا براي خواستگاري از من با پدر و مادرم صحبت كند.
وي افزود: وقتي به خانه آمدم موضوع را با مادرم در ميان گذاشتم و مادرم نيز بعد از مشورت با پدرم، اجازه داد، آنها براي خواستگاري به خانه ما بيايند.
زن جوان گفت: خانواده همسرم به خواستگاري آمدند و پدر و مادرم نيز با ديدن ظاهر موجه آنها تا حدودي به اين وصلت راضي شدند، اما قرار شد تا چند روز بعد جواب آخر را به آنها بدهيم.
وي افزود: پدر من نيز ظاهر موجه خانواده همسرم را براي اعلام جواب مثبت كافي مي‌دانست و بدون اينكه تحقيقات لازم را انجام دهد و فقط بعد از گذشت 10 روز، به آنها جواب مثبت داد.
زن جوان افزود: خانواده همسرم نيز بعد از اينكه جواب مثبت را گرفتند، عجله زيادي براي برگزاري مراسم عقد داشتند و باز هم پدرم با درخواست آنها موافقت كرد و من بدون اينكه شناخت لازم را از همسرم داشته باشم، در كنار او پاي سفره عقد نشستم.
وي گفت: تا قبل از اينكه من و همسرم به عقد همديگر در بياييم، شناختي از هم نداشتيم و بعد از عقد و زماني كه با خانواده آنها بيشتر آشنا شدم متوجه اشتباه خود در انتخاب همسر شدم.
زن جوان ادامه داد: تمام آنچه خانواده همسرم از خود نشان داده بودند، تنها ظاهري فريبنده بود و زماني كه مطمئن شدند من عروس آنها شده‌ام، چهره واقعي خود را بروز دادند.
وي افزود: برخلاف ظاهر و رفتار موجهي كه شب خواستگاري از همسر و مادر همسرم ديده بودم، آنها رفتاري بسيار زننده با من داشتند و از نظر اخلاقي كاملاً نقطه مقابل رفتاري بود كه شب خواستگاري نشان داده بودند.
زن جوان گفت: در مدت 2 ماهي كه با همسرم گذراندم، به قدري به من سخت گذشت و به قدري به من توهين شد كه ديگر تحمل اين زندگي را ندارم و فقط مي‌خواهم هرچه زودتر از او جدا شوم.
وي افزود: مهريه خود را كه يك هزار و 14 سكه بهار آزادي است را مي‌بخشم و ديگر حاضر نيستم با شوهرم حتي براي ساعتي زندگي كنم.
قاضي عموزادي بعد از شنيدن اظهارات زن جوان و شوهرش و از آنجايي كه شوهر وي نيز با اين جدايي موافق بود، حكم طلاق اين زوج جوان را صادر كرد