ساختار جمعیت کشور در سالهای 1365-1335 به دلیل کاهش میزان مرگ و میر و بالا بودن میزان موالید با وسیع شدن قاعده جمعیت هرم همراه بوده اما از سال 1368 با اعمال برنامههای کنترل زاد و ولد به تدریج قاعده هرم سنی جمع شده و در عوض قسمت میانی هرم که مربوط به جمعیت واقع در سن فعالیت بوده به شدت متورم شده است.
به گزارش پورتال خبری البرز ؛ به همین لحاظ هرم سنی جمعیت ایران در دهه 60 به بعد همواره قاعدهای گسترده به دلیل ساختار جوان جمعیت داشته اما در دو دهه اخیر به سبب کاهش باروری تغییر شکل داده و نوعی فرورفتگی در قاعده هرم سنی ایجاد شده است که نشاندهنده افزایش تعداد سالخوردگان در جامعه است.
این تغییرات جمعیتی در سالهای آتی کشور را با مسایلی همچون مهاجرت و توزیع مکانی جمعیت، نیروی انسانی و اشتغال، تنظیم خانواده، بهداشت باروری و تحولات خانواده مواجه میکند و بنا بر این تأمین نیازهای مرتبط با آموزش، ایجاد اشتغال و ازدواج و تشکیل خانواده خیل عظیم نوجوانان و جوانان و تأمین اجتماعی برای گروه سنی سالمند در دهه جاری از مسایل اصلی و محوری کشور محسوب می شود. تاثیر مستقیم یا غیرمستقیم عامل جمعیت امری است که بخصوص پس از جنگ جهانی دوم مورد تأیید مقامات دولتی وغیردولتی واقع شده و در تمام کشورهای جهان در برنامههای توسعه به آن توجه شده است. به طوری که عامل جمعیت همیشه بر سایر متغیرهای اقتصادی و اجتماعی تأثیر داشته و تمام مظاهر و شؤون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به آن وابسته است.
محدودیتهای موجود در سطح کره زمین آن هم در ابعاد وسیع و در طیفی گسترده که کانون توجه اغلب دانشمندان و صاحبنظران است و اگر نگوییم همه آنها بهطور مستقیم تحتتأثیر جمعیت و تحولات آن پا گرفته است ، حداقل میتوان مدعی شد که به طور غیرمستقیم تحمیل شده از سوی جمعیت و ابعاد مختلف آن بوده است.
تغییرات مسایل جمعیتی و برآورد آینده نشانگر آن است که کشور در سالهای آتی با چالشهایی در ارتباط با مهاجرت و توزیع مکانی جمعیت، نیروی انسانی و اشتغال، تنظیم خانواده و بهداشت باروری، تحولات خانواده و بالاخره تأثیر تحولات جمعیتی بر روابط اجتماعی و فرهنگی مواجه می شود و جمعیت سالخورده کشور در سالهای 1385-1404 (20سال) نزدیک به 3 برابر خواهد شد و پدیده سالمندی استقرار مییابد، بنابراین سیاستهای مرتبط با این گروه سنی را میطلبد.
شمار و ساختار جمعیّت هر کشوری، از جمله کشور ما، در هر زمانی از چنان اهمیتی برخوردار است که نباید هرگز آن را از نظر دور داشت و تصور کرد که با یک بار اندیشیدن به جمعیت، همه مسایل آن در همه زمانها و مکانها ساماندهی می شود و دیگر نیازی به اندیشه و اقدامی نو نخواهد بود بلکه پدیده ای پویا و متغیر است.
* مبانی نظری تحولات جمعیتی
طبق نظریهگذار جمعیتی، تحولات جمعیتی کشورها چهار مرحله را سپری میکنند که عبارتند از:
مرحله اول - میزان موالید و مرگ و میر هردو در سطح حداکثر طبیعی ورشد جمعیت ناچیز است.
مرحله دوم - میزان مرگ و میر رو به کاهش، میزان موالید در سطح بالا و رشد جمعیت رو به افزایش است.
مرحله سوم - میزان موالید و مرگ و میر رو به کاهش و رشد جمعیت نیز رو به کاهش است.
مرحله چهارم - میزان موالید و مرگ و میر هر دو در سطح حداقل ممکن و رشد جمعیت ناچیز است.
ایران تا سال1300 در مرحله اول انتقال جمعیتی بوده است. در سالهای1345-1300 به همراه بهبود وضع اقتصادی و بهداشتی کشور، در مرحله دوم انتقال جمعیت قرار داشته است و از سال 1346 به بعد با اجرای برنامههای تنظیم خانواده، بهبود وضع اقتصادی، توسعه آموزش و تحصیلات و توسعه شهرنشینی، میزان موالید در کشور سیر کاهنده پیدا کرد و ایران از نظر جمعیتی در مرحله سوم قرار گرفت که این مرحله تاکنون نیز ادامه داشته است.
در سالهای 1389-1375 رشد سالانه جمعیت کشور 1.61 درصد بوده که به تدریج در حال کاهش بوده و برآوردها بیانگر رشد جمعیت حدود 1.25 درصدی برای کشور در حال حاضر است.
با توجه به چنین رشدی هنوز ایران به مرحله چهارم انتقال جمعیتی که دارای رشد ناچیز حدود 0.5 درصد بوده ، نرسیده است. در حال حاضر در مرحله فرصت یا پنجره قرار دارد ، یعنی حداکثر سهم جمعیتی فعال را به خود اختصاص داده است.
* وضع موجود روندهای جمعیتی در ایران / ساختار جنسی و سنی جمعیت ایران:
در حال حاضر کشور ما در مرحله دوم فرآیند انتقال جمعیتی قرار دارد. در این مرحله، نرخ باروری کاهش یافته اما افزایش حجم جمعیت سالمند آغاز نشده و سهم جمعیت فعال، نسبت به جمعیت وابسته جوان و سالمند بیشتر است.
نسبت جنسی کشور در سرشماری، سال 1385 نشانگر آن است که تعداد مردان به ازای هر یک صد نفر جمعیت زن برابر 103.58 نفر است که این میزان در سرشماری سال 1375 برابر 103 و در سرشماری سال 1365 برابر 104 بوده و در 9 ماهه سال 1389 برابر 105 است که همین شاخص درمدت مشابه سال 1388 حدود 105.6 نفر بوده است. باید توجه داشت نسبت جنسی از یک گروه سنی به گروه سنی دیگر، دارای تغییرات است.
از دهه 1370 به بعد، ضریب جوانی جمعیت (نسبت جمعیت کمتر از 15 سال به کل جمعیت ) کاهش قابل ملاحظهای داشته و در سالهای اخیر همراه با خارج شدن انبوه متولدان دهه 1360، از گروه سنی 14-0ساله و کاهش ضریب جوانی جمعیت، بر سهم جمعیت 64-15ساله کشور افزوده شده است.
جمعیت گروه سنی 15-64 ساله از 25.4 میلیون نفر در سال 1365 به 33.7 میلیون نفر در سال 1375 و 49.2 نفر و در سال 1389 به 53.1 میلیون نفر افزایش یافته است.
تغییرات ساختار سنی جمعیت زیر 15 سال و افزایش سهم جمعیت بالقوه فعال 64-15 ساله موجب کاهش قابل توجه نسبت وابستگی ( نسبت جمعیت 14-0ساله و جمعیت 65 سال و بیشتر به جمعیت 64-15 ساله) شده است. آمار نشان میدهد
نسبت وابستگی در سالهای 1365، 1375و 1387 به ترتیب 94 درصد، 78.3 درصد و 41.75 درصد و در سال 1389 به 38.7 درصد رسیده است که کاهش قابل ملاحظهای دارد.
افزایش تقاضا برای کار ناشی از کاهش نسبت وابستگی است و فرصتهای شغلی جدید را برای افرادی که به بازار کار وارد میشوند ، میطلبد و اصولا افزایش طول عمر باعث افزایش سالهای اشتغال افراد میشود.
همچنین نسبت جمعیت کهنسالان (64سال و بیشتر) به کمسالان (0-14 سال) به منظور نشان دادن وضعیت جوانی یا پیری یک جمعیت به کار میرود. در مقایسه 3سرشماری از 6.79 درصد در سال 1365 به 11.06 درصد در سال1375 و سپس به 20.9 درصد در سال 1387 و به 21.3 درصد در سال 1389 رسیده است.
سهم این گروه سنی نسبت به کل جمعیت در سرشماریها افزایش یافته است. لازم به ذکر است این افزایش بیشتر میان مردان است تا زنان و همواره در جمعیت کشور سهم سالخوردگان ازکل جمعیت در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری بالا بوده و در طول دوره مطالعه نیز روبه افزایش است.
شواهد نشان می دهد جمعیت ایران به مرحله میانسالی وارد شده است و در آینده به سمت سالخوردگی میل دارد. از دلایل قابل ذکر در این باره میتوان به تحدید موالید، کاهش سهم گروه زیر 14 سال و بالا رفتن امید به زندگی در نتیجه بهبود نسبی وضعیت زندگی و تأمین اجتماعی اشاره کرد.
* نرخ باروری کلی
نرخ باروری کلی(T.F.R) در سال 1389 حدود 1.9 بوده که این نرخ در سال 1375 حدود 2.96 فرزند بوده است. کاهش نرخ باروری کلی باعث کاهش بعد خانوار به 3.84 نفر در دهه 1375-1389 است. در 9 ماه سال 1389 تعداد 1022595 واقعه ولادت به ثبت رسیده که نسبت به مدت مشابه سال قبل 0.8 درصد افزایش داشته است.
تعداد ولادت ثبت شده شهری در نه ماهه سال 1389برابر با 811137 رویداد و تعداد ولادت روستایی آن برابر با 211458 رویداد است. میانگین ولادت در کشور در سال 1389 برابر 18.5 در هر هزار نفر بوده است.
* شهرنشینی و روستانشینی
در پایان اسفند 1385 تعداد 1016 شهر در کشور وجود داشته است. در این سال ایران دارای 30 استان ، 336 شهرستان، 889 بخش و 2400 دهستان بوده است که اصفهان با 92 شهر و استان قم با 5 شهر به ترتیب دارای بیشترین وکمترین تعداد شهر بودهاند.
بر اساس تقسیمات کشوری درسال 1389 درمجموع 48 شهرستان جدید از سال 1385 به بعد در کشور ایجاد شده است. این شهرستانهای جدید در محدوده 24 استان ایجاد شده و 7 استان دیگر، از این نظر بدون تغییر بوده است.
استان قم با یک شهرستان، کمترین و استان فارس با 27 شهرستان بیشترین تعداد شهرستان را در سال 1389 داشته است.
در سالهای ( 1389-1385) استان خراسان رضوی دارای بیشترین تغییرات در سطح محدوده شهرستان بوده و 7 شهرستان به این استان اضافه شده است و استانهای آذر بایجانشرقی، بوشهر ، زنجان، قزوین، قم کرمانشاه و گیلان در مقایسه با سال 1385 بدون تغییر بودهاند. تعداد استانهای کشور در سال 1389 به 31 استان افزایش یافته است.
سه شهرستان کرج ، ساوجبلاغ و نظر آباد از استان تهران جدا شده و استان جدید البرز را به وجود آورده است.
در سال 1389جمعیت شهرنشین حدود 69.2 درصد کل جمعیت بوده همچنین در سال یادشده 30.8 درصد جمعیت کشور در روستاها سکونت داشتهاند.
بیشترین میزان روستانشین به ترتیب مربوط به استانهای هرمزگان با 52.7 درصد، کهگیلویه و بویر احمد با 52 درصد و خراسانشمالی با 51 درصد بوده است. بنابراین در سرزمین پهناور ایران نه تنها فراوانی روستا و شهر وجود دارد بلکه فواصل آنها با یگدیگر نیز گاه دور و گاه بسیار نزدیک است.
در این حال، تنوع و تفاوت جمعیتی این نقاط و مراکز تجمع بسیار است. برخی از این تجمع ها به لحاظ افزایش جمعیت، سرمایهگذاری را برای توسعه اقتصادی و اجتماعی خنثی و بیاثر می کنند و حتی اگر رشد جمعیت آهنگ افزایش دموگرافیک آنها را کاهش دهد و به صفر برساند ، مسئله از میان نخواهد رفت.
* مهاجرت و جابهجایی جمعیت
مهاجرت یکی از چهار عامل اصلی تغییر و تحول جمعیت است و به دلیل ماهیت خود میتواند علاوه بر تغییرات درازمدت و طولانی، آثار سریع و کوتاه مدتی را نیز در تعداد و ساختار جمعیت ایجاد کند و تعادل یا بی تعادلی را در جمعیتهای تحت تأثیر خود به وجود آورد.
متناسب با چگونگی اثر مهاجرت بر جمعیتها مناطق را با عناوین «مهاجرفرست ومهاجرپذیری » تفکیک میکنند.
مهاجرت شکلی از تحرک جغرافیایی یا مکانی جمعیت است که میان دو واحد جغرافیایی انجام میگیرد. این تحرک باید به تغییر محل اقامت معمولی فرد از مبدأ یا محل اقامت قبل از مهاجرت وی، به مقصد یا محل اقامت جدید بینجامد.
آخرین آمار مربوط به مهاجرت ، مهاجران جا به جا شده میان استانهای کشور در سالهای 1389-1375 نشان میدهد که بیشترین تعداد جا بهجایی مربوط به استانهای تهران و آذربایجان شرقی و کمترین تعداد مربوط به استانهای یزد و خراسان جنوبی بوده و مهاجرپذیرترین استانهای کشور عبارتند از : تهران، یزد، قم و مهاجرفرست ترین استانها به ترتیب کرمانشاه، اردبیل است.
شهر تهران به عنوان کلان شهر حدود 13 درصد از کل جمعیت کشور را در خود جای داده است.
جمعیت شهر تهران (مناطق 22 گانه ) برابر 8791378 نفر است . استان تهران در سال 1389 جمعیتی در حدود 12505705 نفر را در خود جای داده است.
* بازار کار و نیروی انسانی
در پی نرخهای رشد بالای جمعیت در دهههای گذشته ، جامعه ما را با یک پدیده جدید جمعیتی مواجه کرده است. شناخت ویژگیهای این پدیده و درک الزامات و پیامدهای آن نیازمند روش و نگاه تازهای به بازار کار است. جمعیت در سالهای 1389-1355 بیش از دو برابر شده و یک جمعیت 36 میلیونی زیر 25 سال شکل گرفته است که در پایان قرن حاضر بر همه ارکان اقتصادی و اجتماعی ، به ویژه بازار کار کشور اثرگذار خواهد بود ، با توجه به این عرضه بالقوه نیروی کار اگر نرخ مشارکت فعلی افزایش چندانی نیابد برای آن که نرخ بیکاری نیز در سطح قابل تحملی قرار گیرد، لازم است سالانه نزدیک به یک میلیون فرصت شغلی برای یک دوره طولانی در کشور به وجود آید.
چشمانداز آینده جمعیت ایران
ساختار سنی و باروری :
با توجه به اینکه نرخ رشد جمعیت ایران 1.3 در صد است. در سال 1404( افق چشم انداز) جمعیت ایران برابر با 94924380 نفر خواهد بود.
نکته قابل توجه این است که با توجه به ساختار سنی جمعیت، احتمال میرودجمعیت در سال های 1390 تا 1395، رشد جمعیت کشور نسبت به کاهش مقاومت نشان دهد و حتی اندکی افزایش در نرخ رشد جمعیت هم قابل پیش بینی است ، زیرا در حال حاضر نسبت زیادی از جمعیت کشور در سنین باروری و سنین ازدواج قرار دارند و این مسئله به نوبه خود میتواند ، به افزایش موالید و از آن طریق افزایش رشد جمعیت در کوتاهمدت منجر شود.
جمعیتی که در سنین باروری قرار دارند در سالهای بعد از سال 1400، به گروه سنی بالاتر منتقل خواهند شد و دوباره رشد جمعیت سیر نزولی را در پیش میگیرد. بنابراین روند فزاینده پیر شدن جمعیت در ایران در درازمدت، هرم سنی ایران را از حالت قاعده پهن خارج خواهد کرد و هرم سنی با قاعده باریکتری ظاهر خواهد شد. افزایش بیش از 25 میلیون نفر بر جمعیت در دوره 15 ساله 1370-1355 و گذر این افراد به گروه سنی بعدی هرم سنی را به صورت ناموزون در آورده و جمعیت کشور را به سمت سالخوردگی در سال 1404(افق چشمانداز ) و در سال 1425 ساختار جمعیتی کاملا سالخورده پیش میبرد. لازم است برای جوان نگه داشتن ساختار جمعیت نسبت به برنامههای کنترل جمعیت بازنگری شود.
* شهرنشینی
پدیده شهرنشینی را در کشور میتوان معلول عواملی نظیر مهاجرت به شهرها، تمرکز در شهرهای نوبنیاد و تبدیل شدن تعدادی از نقاط روستایی به شهر دانست.
به هر حال با توجه به روند شهرنشینی در سالهای گذشته نوسان زیادی مشاهده نمیشود (به غیر از دهه 50-60 ) وانتظار می رود روند شهرنشینی حرکتی آهسته در آینده داشته باشد.
* پیشنهادها
1- بازنگری در سیاستهای جمعیتی کشور
2-تنظیم سند ملی آمایش جمعیت و اقتصاد
3- کاهش شکاف درآمدی میان جوامع شهری و روستایی
4-توجه به بخش کشاورزی با توجه به کشاورزی بودن اقتصاد ایران
5-- تناسب بین افزایش جمعیت و تأمین خدمات عمومی از جمله تأمین مسکن ، حمل و نقل ، بهداشت.
* تحلیل وضعیت و جمعبندی
رشد جمعیت در اواخر دهه 50 و اوایل دهه60 بسیار بالا بوده است و اثار آن بر ساختار جمعیت سالها باقی خواهد ماند، اما از جانبی، کاهش تدریجی نرخ رشد جمعیت کشور، برغم افزایش جمعیت واقع در سنین باروری موجب اصلاح ساختار جمعیت شده است. این امر تحت تأثیر روند نزولی نرخ باروری روی داده است و از مهمترین دلایل کاهش نرخ باروری افزایش سن ازدواج و میزان تحصیلات بین جوانان، افزایش آگاهیهای عمومی، آموزش و اشتغال زنان، کاهش مرگ و میر کودکان است و در واقع با تثبیت نرخ باروری در میزان فعلی ، با گذشت یک تا 2 دهه دیگر و خروج متولدین دهه 60 از سنین باروری ، نرخ رشد جمعیت به شدت کاهش خواهد یافت. کاهش مستمر باروری در ایران در 2 دهه اخیر به تغییرات بنیادی در توزیع سنی جمعیت کشور منجر شده و هرم سنی جمعیت به تدریج در بستر انتقال از جمعیتی جوان به جمعیتی بین سال قرار گرفته است.
این روند در مقطع حاضر به تمرکز جمعیت در سنین جوانی منجر شده است. البته این مرحله چالشهای خاص خود را دارد که به نیازهای خاص از جمله آموزش، ایجاد اشتغال، ازدواج، میتوان اشاره کرد.
آمادگی برای تأمین نیازهای افراد سالمند که جمعیت آنان در دهههای آتی با شتاب، رو به افزایش خواهد بود ، ضروری است.
در این گروه گسترش و بهبود خدمات انواع بیمههای تأمین اجتماعی و برنامهریزی در خصوص رفع نیازهای اقتصادی – اجتماعی و بهداشتی جسمی و روانی افراد سالمند از اهمیت بسزایی برخوردار است.
بر اساس آموزههای اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی همه افراد حق دارند از سطح زندگی مناسب و تأمین اجتماعی در دوران سالمندی برخوردار باشند آگاهی از این مسایل و هماهنگی سازمانهای درارتباط با مسایل بهداشت و درمان، بیمههای اجتماعی، قوانین کار ...... ضامن موفقیت در سیاست جمعیتی ناظر بر موضوع سالمندان و تأمین زندگی آنان است.
در برخورد با این موضوع زمانی که درصد سالمندان در جمعیت بالا رود ، باید نوعی سرمایهگذاری برای تأمین آسایش و رفاه و اعتماد و تقویت سرمایه اجتماعی جامعه صورت گیرد و اقدامهایی از جمله تأمین رفاه سالمندان، تهیه مسکن مناسب و مراکز چند منظوره، خدمات مراقبت تلفنی، مراکز نگهداری روزانه مبتنی بر جامعه، مراقبتها و خدمات آخر زندگی ، مراقبت توانبخشی، ... ضرورت دارد.
در بحث اشتغال نیز در سالهای اخیر توزیع نسبی جمعیت فعال شاغل از بخش کشاورزی به نفع بخشهای صنعتی و خدماتی و بالاخره از روستاها به سود شهرها دگرگون شده است.
با در نظر گرفتن داشتن چنین واقعیاتی در مورد جمعیت حال و آینده کشور و نحوه توزیع فضایی آن درسطح سرزمین و با توجه به چشماندازی از جمعیت کشور و تحولات آتی آن در فضاهای مختلف جغرافیای؛ اقتصادی، اجتماعی، لزوم توجه عمیق به مسایل بنیادی و ساختاری در جهت استفاده صحیح و منطقی از امکانات و تجهیز و تقویت آنها مطرح میشود.