Alborz-01.png
alborz-popel.jpg
در گفت‌و‌گو با رييس سازمان بورس بررسي شد وضعيت قيمت‌ها در بازار سهام
ارسال در: 1390/08/17-11:38
روايت رييس سازمان بورس از آخرين وضع بازار
قيمت‌ها در كف

پورا خبری البرز – عليرضا باغاني: پس از آنكه در تماس‌هاي تلفني فراوان براي پيگيري سوژه‌ها و رخدادهاي مهم بازار سرمايه موفق به گفت‌وگو با علي صالح‌آبادي رييس سازمان بورس و اوراق بهادار و سخنگوي اين سازمان نشديم، ابتداي هفته جاري فرصتي مهيا شد، تا در ملاقاتي حضوري آخرين وضعيت بازار سرمايه ايران را در گفت‌وگو با مقام نظارتي بازار تحليل و ارزيابي كنيم.
در اين گفت‌وگو علاوه بر آنكه طي آن اظهاراتي اطمينان‌بخش درخصوص وضعيت كنوني بازار مطرح شد، دستاوردهاي ديگري هم در پي داشت؛ از جمله آن كه علي صالح‌آبادي درخصوص وضعيت جريان آزاد اطلاع‌رساني در بازار سرمايه و برخي مباحث مطرح شده پرسش‌هايي را مطرح كرد.
در اين ملاقات 90 دقيقه‌اي، ممنوع‌المصاحبه شدن كارگزاران، بيم مديران شركت‌هاي پذيرفته شده در بورس از مصاحبه با رسانه‌ها به بهانه افشا نشدن اطلاعات نهاني، عدم گفت‌وگوي مديران سازمان بورس با رسانه‌هاي حاضر در بازار سرمايه در كنار ديگر محدوديت‌هاي موجود در حوزه اطلاع‌رساني مطرح شد و وي وعده داد تا با مشخص نمودن مرزبندي خبر، تحليل و اطلاع‌رساني با مشاوره محدوديت‌هاي موجود مرتفع شده و تمام مديران بازار سرمايه چه از مديران شركت‌ها، كارگزاران و خود مديران سازمان بورس همكاري لازم را با رسانه‌ها بدون هيچ گونه محدوديتي داشته باشند.
رييس سازمان بورس و اوراق بهادار فعاليت رسانه‌هاي تخصصي بازار از جمله روزنامه‌ها، سايت‌هاي خبري- تحليلي، نشريات و خبرگزاري‌ها را در توسعه بازار سرمايه، بسيار با اهميت ارزيابي كرد و بر لزوم حمايت سازمان بورس از فعاليت‌هاي رسانه‌هاي حاضر در بازار سرمايه تاكيد كرد.
مقام نظارتي بورس در اين گفت‌وگو، بازار سرمايه را بازاري بدون رقيب توصيف و اشاره كرد كه بازارهاي مسكن، طلا و ارز رقبايي براي عرض اندام در برابر بورس به شمار نمي‌روند.
او همچنين به سرمايه‌گذاران توصيه مي‌كند كه براي تحليل و ارزيابي شرايط بازار سهام فقط به چند ماه گذشته اكتفا نكنند، بلكه بازار را در بازه زماني بلندمدت و حداقل دو ساله بررسي و مورد قضاوت قرار دهند. بخش نخست اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد:
شايد اگر از بررسي وضعيت بازار شروع كنيم، براي معامله‌گران و فعالان بازار سرمايه جذاب‌تر باشد، به نظر شما چرا بازار اين قدر منفي است؟
شما بهتر مي‌دانيد كه متغيرهاي مختلفي بر وضعيت بازار سرمايه ايران اثرگذار است، اما به عقيده من مهم‌ترين دليل، توقف نمادهاي مهم و تاثيرگذار بورس است. همان طور كه مي‌دانيد، هم‌اكنون در بازار نماد حدود 60 شركت متوقف است كه خيلي از اين شركت‌ها هم جزو نمادهاي بزرگ و شاخص بازار هستند. به عنوان مثال، نماد شركت‌هاي سنگ‌آ‌هني در بورس تهران متوقف شده كه سهم قابل توجهي از ارزش بازار را به همراه شركت‌هاي وابسته به خود اختصاص داده‌‌اند، از اين رو توقف اين نمادها تاثير قابل ملاحظه‌اي بر ارزش روزانه معاملات و كاهش آن داشته است.
غير از اين موضوع و در پيش گرفتن سياست احتياط كه جزء ذات معامله‌گران است، دليل ديگري براي منفي بودن بازار متصور نيستم و البته اين را هم بگويم كه منفي بودن بازار را قبول ندارم...
اما بازار كه منفي است...
ما در حال حاضر در بازار صف‌هاي فروش سنگين نداريم و اين نقدشوندگي مناسب بازار را نشان مي‌دهد. شما ببينيد كه در چند هفته اخير تعداد نمادهايي كه وارد گره منفي يا مثبت شده‌اند، چقدر است و اساسا وزن اين نمادها از ارزش بازار چقدر است. بر اين اساس، در بازاري كه صف سنگين نداريم، نمي‌توانيم بگوييم كه وضعيت خوب نيست. از طرفي ديگر، ما در كنار بورس، فرابورس را هم داريم و همين طور فيوچرز سكه را كه حجم معاملات بالايي دارند.
در واقع اين دو بازار هم جزو بازار اوراق بهادار محسوب مي‌شوند كه البته از نقدشوندگي و حجم و ارزش معاملات قابل توجهي برخوردارند و بعضا ارزش و حجم روزانه معاملات آنها از بورس هم بيشتر است.
آقاي دكتر! اگر وضعيت مطلوب است، پس چرا شاخص بورس همواره رنگ قرمز را تجربه مي‌كند، آيا غير از اين است كه شاخص به عنوان دماسنج بازار مي‌تواند گوياي وضعيت كلي بازار باشد؟
شاخص بورس كه فقط منحصر به بورس اوراق بهادار است، يك بحث است و وضعيت كل بازارهاي بورس، فرابورس و فيوچرز سكه به عنوان بازار اوراق بهادار بحثي ديگر.چراكه شاخص كنوني تنها بيانگر وضعيت بورس و شركت‌هاي بورسي است نه كل بازار سرمايه... بنابراين، اگر اين 3 بازار را به عنوان بازار اوراق بهادار در كنار يكديگر ببينيد، اوضاع نسبت به سال گذشته نه تنها بدتر نشده كه بهتر هم شده است.به عنوان مثال در سال جاري، ارزش معاملات فرابورس تاكنون به 4 هزار ميليارد تومان رسيده است، در حالي كه طي كل سال گذشته بيش از 6 هزار ميليارد تومان معامله سهام در اين بازار انجام شده كه از روند صعودي فرابورس به ويژه در بازار سوم حكايت دارد.
از طرفي ديگر، تا دهم مهرماه در بورس حدود 13 هزار ميليارد تومان سهم معامله شده و در بازار آتي سكه هم ارزش معاملات به 3 هزار و 156 ميليارد تومان رسيده است.
در شرايطي كه در سال قبل ارزش معاملات فيوچرز سكه در مدت مشابه 207 ميليارد تومان بوده است، البته اين آمار صعودي در دفعات معامله هم خود را نشان مي‌دهد تا جايي كه تا دهم مهر سال جاري 2 ميليون و 472 هزار دفعه معامله در بورس انجام شده، در شرايطي كه در مدت مشابه سال قبل يك ميليون و 594 هزار دفعه معامله در اين بازار انجام شده بود كه معادل رشدي 55 درصدي است. در فرابورس نيز در مدت يادشده 747 هزار دفعه معامله انجام شده، در شرايطي كه طي مدت مشابه سال قبل 47 هزار دفعه معامله در اين بازار انجام شده بود.
آمار مزبور به طور قطع قابل اعتنا است، اما چرا شاخص بازار همچنان منفي است و بازارهايي همچون طلا و ارز به عنوان بازارهاي رقيب بورس تقويت شده‌اند؟
همان طوري كه پيش از اين اشاره كردم، شاخص فعلي بيانگر وضعيت بازار بورس به عنوان يكي از بازارهاي فعال سرمايه است، از اين رو سرمايه‌گذاران نبايد شاخص كل را به عنوان ملاكي براي خوب بودن يا بد بودن بازار در نظر بگيرند.
اما درخصوص بازار طلا و ارز كه به عنوان بازارهاي رقيب بورس به آنها اشاره داشتيد، بايد بگويم كه اعتقادي به رقيب محسوب شدن اين بازارها براي بورس ندارم.
چه دليلي براي اين اعتقاد خود داريد؟
بازار طلا بازاري تك‌محصولي است و اساسا اين بازار محدود، قدرت و توان رقابت با بازار سرمايه را ندارد؛ بازاري كه در آن سهام بيش از 40 صنعت متنوع معامله مي‌شود. در شرايطي كه طلا در حكم يك شركت بورسي است و نوسانات خاص خودش را هم دارد و البته هر كسي در بازار طلا نمي‌تواند فعاليت كند. ولي ما در بورس با تنوع صنايع و ابزارهاي مالي مختلف مثل اوراق مشاركت و صكوك امكان سرمايه‌گذاري براي تمام اقشار مردم را فراهم كرده‌ايم.
در مورد بازار طلا بايد اضافه ‌كنم كه ريسك آن بسيار بالاست و ما هيچ گاه به سرمايه‌گذاران توصيه نمي‌كنيم كه به سراغ بازار طلا بروند، به ويژه سرمايه‌گذاران عادي و غيرحرفه‌اي، مگر بازار آتي كه شرايط متفاوتي دارد. به عنوان مثال، در بورس ما در 6 ماهه اول هر چند رشد 10 درصدي براي كل بورس رقم خورده است اما، سهامداران گروه قندي توانستند، 58 درصد بازدهي بگيرند و در مقابل سهامداران گروه‌هاي ديگري هم بودند كه بيش از بازار سود كردند.
اما راجع به بازار دلار كه ظاهرا قيمت‌هاي بيش از 1300 تومان را در بازار آزاد تجربه مي‌كند، بايد بگويم كه اين بازار هم رقيبي براي بورس محسوب نمي‌شود، چراكه تك‌محصولي است، با ريسك‌هايي بسيار بالاتر از بازار طلا.
هم‌اكنون هرچند تفاوت دلار رسمي و غيررسمي بيش از 200 تومان است و اين تفاوت جذابيت خريد دلار را فراهم كرده است، اما شما بگوييد كه چقدر مي‌‌توانيد دلار با نرخ مرجع بخريد. فقط اگر مسافر باشيد مي‌توانيد ميزان محدودي دلار تهيه كنيد و لاغير.
تازه اگر به فرض آنكه توانستيد دلار زيادي هم تهيه كنيد، ريسك نگهداري آن را چه مي‌كنيد؟ البته طلا هم با مشكل نگهداري مواجه است، در شرايطي كه سهام هر چقدر هم كه ارزش داشته باشد به يك برگه محدود مي‌شود و اگر آن برگه هم گم شده و سرقت شود، هيچ مشكلي براي مالك آن به وجود نمي‌آيد.
بر اين اساس، گرچه شايد بازار طلا و ارز در دوره‌هاي زماني مختلف سودهايي را به همراه داشته‌اند، اما سرمايه‌گذاراني هستند كه در اين بازارها يك شبه همه چيز خود را از دست داده‌اند. از اين رو به نظر من رقابتي بين بازار طلا و ارز و بازار سرمايه وجود ندارد و علاوه بر مزيت‌هاي اشاره شده به آن، بازار سرمايه ايران به گونه‌اي طراحي شده كه امكان زيان قابل توجه سرمايه‌گذاران در كوتاه‌مدت وجود ندارد و در واقع نوسانات آن كنترل شده است.
بازار مسكن چه...؟
بازار مسكن هم همين طور، ريسك سرمايه‌گذاري در اين بازار به نسبت بازارهاي طلا و ارز هم چه بسا كه بيشتر است.
همچنين شما ببينيد كه بازدهي بازار مسكن چقدر است. مثلا مسكني داريد، به ارزش 400 ميليون تومان، مگر چقدر مي‌توانيد از آن بازدهي بگيريد؟ همچنين براي يك ملك 400 ميليون توماني چقدر مشتري بالقوه و بالفعل وجود دارد و اساسا قدرت نقدشوندگي اين بازار چقدر است؟
از سويي ديگر، آن قدر عرضه در بازار مسكن افزايش يافته كه جذابيت گذشته را براي سرمايه‌گذاري از دست داده است، در اين شرايط به نظر نمي‌‌رسد كه بازار مسكن بتواند در برابر بازار سرمايه عرض اندام كند و P/E اين بازار براساس نرخ‌هاي اجاره در شرايط كنوني دست‌كم 18 مرتبه به بالا است.
آقاي دكتر! همه اينها درست. اما جامعه سهامداري به دنبال سودند، بازار سرمايه‌اي كه شما از جذابيت آن سخن مي‌گوييد از اول سال تا الان فقط 10 درصد سودآوري براي سرمايه‌گذاران داشته است.
به نكته خيلي خوبي هم اشاره كرديد. سودآوري مهم‌ترين انتظاري است كه سهامداران بايد از سرمايه‌گذاري در بازار سرمايه داشته باشند. اما نكته اينجاست كه بازه زماني 7-8 ماهه براي اظهارنظر درخصوص خوب بودن يا بد بودن بازار درست نيست، زيرا ما همواره گفته‌ايم كه بورس، بازاري است، براي سرمايه‌گذاري بلندمدت و سرمايه‌گذاران هم بايد معدل بازدهي بورس را در بلندمدت ارزيابي كنند.
اگر هم بررسي كنيد، به طور قطع به اين نتيجه مي‌رسيد كه بازدهي بازار سرمايه در مقايسه با ساير بازارها در بلندمدت مناسب‌تر بوده است.
افق زماني بلندمدت تعاريف مختلفي دارد، مقصود شما از بلندمدت چيست؟
حداقل 2 سال؛ كه در دو سال گذشته هم سرمايه‌گذاران بازار سهام از سرمايه‌گذاري در بورس راضي بوده‌اند.
همان طور كه مي‌دانيد، سرمايه‌گذاران از بازار سرمايه ايران طي سال 89 معادل 85 درصد و در سال 88 معادل 57 درصد بازدهي گرفتند، آيا به نظر شما سودآوري 10 درصدي بورس در 8 ماه تناسبي با انتظارات سرمايه‌گذاران از بازار سهام دارد؟
خب، طبيعي است كه انتظارات بايد تعديل شود. اين بازار محل نوسان‌گيري نيست و ديد بلندمدت را مي‌طلبد و به جرات مي‌توانم بگويم كه بازار سرمايه همچنان بهترين بازار براي سرمايه‌گذاري بلندمدت محسوب مي‌شود.
ببينيد اگر شفاف‌تر بخواهم برايتان وضعيت بورس را تبيين كنم، بايد به اين نكته اشاره كنم كه به لحاظ اقتصادي، بازاري موفق است كه سه ويژگي را داشته باشد. نخست آنكه بازدهي بالايي را براي سرمايه‌گذاران رقم بزند، از سويي ديگر ريسك معقولي داشته باشد و در نهايت از قدرت نقدشوندگي بالايي هم برخوردار باشد. بر اين اساس، من فكر مي‌كنم كه بازار سرمايه در طول زمان هم بازدهي خوبي داشته، هم ريسك معقولي را متحمل شده و هم بازاري نقدشونده بوده است.
در اينجا لازم است، مقايسه‌اي هم از وضعيت بازار سرمايه ايران و شاخص‌هاي بورس‌هاي فعال جهاني داشته باشم.من در زمان دانشجويي كتابي خواندم با عنوان «آينده سرمايه‌داري»؛ ترجمه مهندس عزيز كياوند كه سال 1376 منتشر شده بود. اين كتاب جذاب را چندي پيش بار ديگر مطالعه كردم، در آن كتاب شاخص نيكي(مربوط به بورس ژاپن)، فكر مي‌كنم در سال 1989 معادل 38 هزار واحد اعلام شده بود، حالا كه سال‌ها از آن زمان مي‌گذرد، شاخص مزبور زير 10 هزار واحد قرار دارد.اين در حالي است كه شاخص بورس هنگ‌كنگ هم كه اواخر سال 86 از حدود 22 تا 24 هزار واحد در نوسان بوده، در سال 1390 زير 19 هزار واحد است.
شاخص داوجونز آمريكا هم كه 4 سال پيش 14 هزار واحد بود، اكنون زير 12 هزار واحد است. البته همه بورس‌هاي منطقه‌ هم وضعيت نزولي داشته‌‌اند، تا جايي كه شاخص بورس دبي نيز كه اكنون در محدوده هزار و 400 واحد است، در 5 سال اخير حتي به سطح 4 هزار و 800 واحد هم رسيده بود.
در عربستان هم شاخص بيش از 10 هزار واحدي سال‌هاي قبل، هم‌اكنون در سطح 6 هزار و 200 واحد در نوسان است و حتي شاخص بورس كويت كه الان زير 6 هزار واحد است، سال‌ها قبل بالاي 10 هزار واحد بوده است.
حالا شما خودتان قضاوت كنيد، شاخص بورس تهران (شاخص بازده نقدي و قيمت) كه در آذر سال 87 محدوده 9 هزار واحدي را تجربه مي‌كرد، حالا در چه ارتفاعي قرار دارد؟ 25 هزار و 590 واحد!
آقاي دكتر صالح‌آبادي، شاخص ما بازده نقدي و قيمت است و سهامداران از ابتداي سال جاري تاكنون زير 10 درصد سود از بازار گرفته‌اند كه بخش عمده‌اي از آن هم ناشي از سود تقسيم شده در مجامع است، يعني از محل دادوستد و رشد قيمت سهام عملا سودي عايد سرمايه‌گذاران نشده است...
من باز هم تاكيد مي‌كنم كه بورس را فقط چند ماه اخير، ارزيابي نكنيد.
من به شما نمايي از وضعيت شاخص بورس‌هاي جهاني نشان دادم. حالا چه سود نقدي چه بازدهي قيمت سهام. به هر حال، وضعيت اين بورس‌ها بهتر كه نشده كه هيچ بدتر هم شده است. اما شما خودتان گفتيد كه بورس در سال 89 و 88 چه سودآوري قابل توجهي داشته است.
من تاكيد مي‌كنم كه وضعيت بازار سرمايه ما بسيار مناسب است و از تمام مولفه‌هاي جذاب براي سرمايه‌گذاري برخوردار است. حالا مدتي هم قيمت سهام كه با رشد بسيار زيادي مواجه شده بود، اصلاح شده و كاهش يافته است. بنابراين، فكر مي‌كنم در حال حاضر قيمت سهام در كف خود قرار گرفته است و جذابيت خريد براي سرمايه‌گذاران علاقه‌مند در سطح كاملا توجيه‌كننده‌اي مي‌باشد.
 


 
منبع :پورتال خبری البرز
نظرات ارسالی:
 
مشارکت در بحث:
نام:
ایمیل:
متن پیام:
کد امنیتی:


درباره ما
جستجو
پیوندها
عضویت
ورود


RSS
آب و هوا



تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به پورتال خبری البرز می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
البرز به هیچ ارگان ،دسته ، حذب و گروهی وابسته نیست

Copyright alborznews©2010 . All Rights Reserved